گوی سیم. گوی نقره گین. گوی که از سیم و نقره ساخته باشند، و در شعر ذیل ظاهراً مراد زنخ است که به سیب و گوی تشبیه کنند. و از چوگان مراد زلف است: گوی سیمین دارد و چوگان مشکین آن پسر با چنین گوی و چنین چوگان کند جولان بری. سوزنی. ، کنایه از کرۀ ماه است. (برهان) (آنندراج) (بهار عجم)
گوی سیم. گوی نقره گین. گوی که از سیم و نقره ساخته باشند، و در شعر ذیل ظاهراً مراد زنخ است که به سیب و گوی تشبیه کنند. و از چوگان مراد زلف است: گوی سیمین دارد و چوگان مشکین آن پسر با چنین گوی و چنین چوگان کند جولان بری. سوزنی. ، کنایه از کرۀ ماه است. (برهان) (آنندراج) (بهار عجم)
دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 42هزارگزی باختر و 27هزارگزی شوسۀ گرمی به بیله سوار، کوهستانی و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 160 تن است، آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 42هزارگزی باختر و 27هزارگزی شوسۀ گرمی به بیله سوار، کوهستانی و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 160 تن است، آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
مرکّب از: بی + سیم = نقرۀ مسکوک، بی پول، (یادداشت مؤلف) : عاشقان بی سیم را شب خوش که هرکه را این نسیم باید دست و دامن پرسیم شاید، (از مقامات حریری)
مُرَکَّب اَز: بی + سیم = نقرۀ مسکوک، بی پول، (یادداشت مؤلف) : عاشقان بی سیم را شب خوش که هرکه را این نسیم باید دست و دامن پرسیم شاید، (از مقامات حریری)