جدول جو
جدول جو

معنی گوی سیم - جستجوی لغت در جدول جو

گوی سیم
(یِ)
گوی نقره. گوی که از نقره کنند. گلولۀ نقره گین، کنایه از ماه است. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دستگاهی که امواج صوت را بدون سیم از محلی به محل دیگر انتقال می دهد، ویژگی چنین دستگاهی مثلاً تلفن بی سیم، تلگراف بی سیم
فرهنگ فارسی عمید
(یِ)
گوی سیم. گوی نقره گین. گوی که از سیم و نقره ساخته باشند، و در شعر ذیل ظاهراً مراد زنخ است که به سیب و گوی تشبیه کنند. و از چوگان مراد زلف است:
گوی سیمین دارد و چوگان مشکین آن پسر
با چنین گوی و چنین چوگان کند جولان بری.
سوزنی.
، کنایه از کرۀ ماه است. (برهان) (آنندراج) (بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(گْلی / گِ)
از طایفۀ گیاهان پروانه ای، نوعی از آن زینتی است. گلی سین چینی قابل ملاحظه، زیبا و با خوشه های آبی یا بنفش رنگ است
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 42هزارگزی باختر و 27هزارگزی شوسۀ گرمی به بیله سوار، کوهستانی و هوای آن گرمسیر و سکنۀ آن 160 تن است، آب آن از چشمه تأمین میشود، محصول آن غلات و حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
مرکّب از: بی + سیم = نقرۀ مسکوک، بی پول، (یادداشت مؤلف) : عاشقان بی سیم را شب خوش که هرکه را این نسیم باید دست و دامن پرسیم شاید، (از مقامات حریری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی سیم
تصویر بی سیم
بی پول
فرهنگ لغت هوشیار
دستگاه فرستنده امواج الکترو مغناطیسی که بدون نیاز به ارتباط از راه سیم کار می کند
فرهنگ فارسی معین